همچنین اهمیت اقتصادی صنعت حمل ونقل را می توان از منظر اقتصاد کلان و اقتصاد خرد هم ارزیابی کرد:
۱ . در سطح اقتصاد کلان، حمل ونقل و تحرک آن به سطح تولید، اشتغال و درآمد در یک اقتصاد
ملی مرتبط است. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته حمل ونقل بین ۶ تا ۱۲ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد.
۲ . در سطح اقتصاد خرد، حمل ونقل با هزینه برای مصرف کننده و تولیدکننده مرتبط است.
معمولاً، درآمد بیشتر با سهم بیشتری از حمل ونقل در هزینه های مصرفی ارتباط دارد. حمل ونقل به طور متوسط ۱۰ تا ۱۵ درصد هزینه های خانوار را دربر می گیرد، درحالیکه حدود ۴ درصد از هزینه های تولیدی را تشکیل می دهد، اما این رقم با توجه به زیربخش های فرعی متفاوت است.
ارزش افزوده و آثاراشتغال حاصل از حمل ونقل معمولاً فراتر از آنهایی است که از این فعالیت تولید میشود. از دیدگاه کلی آثار اقتصادی حمل ونقل میتواند مستقیم، غیرمستقیم و القایی باشد:
آثار مستقیم: بهبود ظرفیت و کارآیی که در آن حمل ونقل، اشتغال، ارزش افزوده، بازارهای بزرگ و همچنین بهبود زمان و هزینه را فراهم می کند و تقاضای کلی اقتصاد را افزایش می دهد.
آثار غیرمستقیم: نتیجه بهبود دسترسی و صرفه ناشی از مقیاس است. ارزش افزوده و اشتغال غیرمستقیم در فعالیت هایی مانند بیمه
حمل ونقل، مشاوره و کسب وکار، خدمات تعمیر و نگهداری قطعات و … افزایش می یابد.
آثار القایی: نتیجه تأثیرات فزاینده اقتصادی است. حاصل کاهش قیمت کالاها، خدمات یا افزایش تنوع تولیدات است.
برای مثال، در صنعت فولاد، واردات سنگ آهن در جهت تولید محصولات نهایی صادراتی برای رونق این صنعت صورت
می گیرد که کارآیی بخش حمل ونقل به معنای کاهش هزینه تولید آن کالاست. همچنین تولیدکنندگان و خرده فروشی ها و مراکز توزیع کننده که به حمل ونقل محموله های کانتینری وارداتی میپردازند به عملیات حمل ونقل مؤثر و عملیات دریایی وابستگی دارند.
حمل ونقل، عوامل تولید را در شبکه پیچیدهای از روابط بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان به هم مرتبط می کند که نتیجه آن معمولاً کارآیی بیشتر تولید با بهره برداری از مزایای جغرافیایی وهمچنین ابزار توسعه ای اقتصاد مقیاس است، لذا بهره وری مکان، سرمایه و نیروی کار با استفاده از کارآیی توزیع و تحرک شخصی افزایش می یابد. رشد اقتصادی به طور فزایندهای با تحولات حمل ونقل یعنی زیرساخت ها مرتبط است.
گرچه حمل ونقل نیازمند فعالیت های شدید زیربنایی است، دارایی های فیزیکی باید توسط مجموعه ای از دارایی های نرم افزاری نظیر سیستمهای مدیریت و اطلاعاتی پشتیبانی شود.
پنج موج عمده توسعه اقتصادی که در آن تکنولوژی حمل ونقل فرصت های جدید اقتصادی، بازاری و اجتماعی ایجاد کرده است، عبارتند از:
۱ . بندر: در مراحل اولیه گسترش اروپا از قرن ۱۶ تا ۱۸ میلادی معمولاً با عنوان عصراکتشافات شناخته می شود. بعد از انقلاب صنعتی، بسیاری از بنادر به مهمترین سکوهای صنعتی تبدیل شدند. با جهانی شدن و کانتینرسازی، بندرها اهمیت خود را در حمایت از تجارت بین الملل و زنجیره های عرضه جهانی افزایش دادند.
۲ . رودخانه ها و کانال ها: مرحله اول انقلاب صنعتی در اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ با توسعه سیستم کانال ها در اروپای غربی و آمریکای شمالی همراه بود که به ویژه برای حمل کالاهای سنگین استفاده می شدند. این تحولات توسعه سیستم های توزیع داخلی و ابتدایی و محدود را فراهم آوردند.
۳ . راه آهن: در مرحله دوم انقلاب صنعتی در قرن ۱۹ با توسعه و پیاده سازی سیستم های راه آهن،ایجاد سیستم های ترابری داخلی با قابلیت انعطاف و ظرفیت بالا فراهم شد که فرصت های قابل ملاحظه اقتصادی و اجتماعی را از طریق استخراج منابع و افزایش باربری و انتقال مسافرین فراهم کرد.
۴ . جاده ها: از قرن ۲۱ توسعه سریع سیستم های
حمل ونقل جامع جاده ای مانند سیستم های بزرگراهی ملی و خودرویی به عنوان بخش عمده اقتصادی ظهور یافت. به ویژه پس از جنگ جهانی دوم حمل ونقل فردی به طبقات اجتماعی متوسط هم سرایت یافت. در نتیجه فرصت های اقتصادی قابل توجهی برای ارائه خدمات به بازارهای صنعتی و تجاری فراهم شد.
۵ . راه های هوایی و فناوری اطلاعات: از نیمه دوم قرن ۲۰ شبکه های هوایی و مخابراتی جهانی با گسترش جهانی شدن اقتصادی توسعه یافتند. اشکال سازمانی جدید و مدیریتی به ویژه در عرصه تدارکات و مدیریت زنجیره تأمین به سرعت افزایش یافت که در آن حمل ونقل هوایی و فناوری اطلاعات از جابجایی سریع مسافران، کالاهای تخصصی و جریان اطلاعات مرتبط با آن حمایت می کنند.
هیچیک از حالت های حمل ونقل به تنهایی واجد رشد اقتصادی نیست، بلکه حالت ها با کارکردهای اقتصادی که آنها را پشتیبانی می کنند و جغرافیایی که در آن رشد صورت گرفته است، مرتبط هستند.
جریان های عمده مهاجرت بین المللی که از قرن ۱۸ میلادی رخ داد با گسترش سیستم های حمل ونقل بین المللی بالاخص در اقتصادهای نوظهور آن زمان مانند آمریکای شمالی و استرالیا همراه بوده است.
حمل ونقل نقش اساسی در مهاجرت و ایجاد جغرافیای اقتصادی و اجتماعی بسیاری از ملت ها دارد؛در عین حال ابزاری برای کنترل و استقرار استراتژیک بوده است، به ویژه در دوران استعمار که در آن سیستم های حمل ونقل مبتنی بر منابع از استخراج کالاها در کشورهای درحال توسعه پشتیبانی و آنها را به کشورهای صنعتی در آن زمان هدایت می کردند. دست یافتن به منابع و فرصت های بازار، انگیزه مهمی در جهت تنظیم و ساخت شبکههای حمل ونقل بود.
منبع : مشترک توسعه